...ت...مثل تو
چقدر دوست داشتم درست در اولین شب، بعد از آن اتفاق تلخ، کسی از من می پرسید.... کسی برای تصویر زمین خوردنم، برای زخمهای عمیقم، از من می...
...ت...مثل تو
استودیوی آواز استاد
دیالوگ
...یک راز عجیب
...و دوباره نقشی دیگر
...تصوير برداري ادامه دارد
حرکت در طول و عرض جغرافیا
فنجانی خالی از تب
پاسخی به پرسش های طولانی
...بانو
بیست و سوم اسفند 1389
Sweet November
...بى مرز, با تو
...خوابهای پریشان یک تمام شده
بارانی از فرشته های کوچک سفید
متولد ماه مهر... چهاردهم
...حجم و شکل معینی به نام او
یک خبر ساده
آن دزد نابکار، چقدر دوست داشتنی است
...آن لحظه ی عزیز طوفان خیز